شهدای ایران shohadayeiran.com

مهدی نصیری، چهره سیاسی که از منتهی‌الیه جناح راست سیاسی در دهه ۹۰ به سمت چپ و فراتر از چپ غلت زده است، در سیر تطور خودش به قدری نزول کرده که این روزها در قاب تلویزیون سلطنتی بی‌بی‌سی فارسی نشسته و از اسرائیل و آمریکا برای حمله به ایران تقاضا می‌کند.

به گزارش شهدای ایران به نقل از همشهری، فرهیختگان نوشت: این نخستین بار نیست که دیالوگ‌های ضدایرانی او دست به دست می‌شود. او پیش از این هم در گفت‌وگو با همین تلویزیون برای موفقیت براندازان طراحی می‌کرد و ایده ترمیم شکاف تاجزاده تا شاهزاده را ارائه داده بود تا به این ترتیب برای ربع پهلوی پلی در داخل ایران ساخته و چهره‌های سیاسی منتقد را به دام رادیکالیسم شاهزاده‌ای بیندازد که بعد از بلند شدن از پای بازی کامپیوتری، در جلسات با نتانیاهو، قصاب قرن نشسته و برای کشتار انسان‌ها خوشحالی کند. نصیری درحالی این روزها همگام با رضا پهلوی از اسرائیل برای حمله به ایران تقاضا می‌کند که چهره‌های سیاسی جریان مقابل خود را به اتهام حمایت از رسانه‌های درتقابل با شریعت از دم تیغ انتقاد می‌گذارند. در سوی مقابل عطاالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات که زمانی در کانون انتقادات نصیری قرار داشت این روزها راهی بیروت شده تا در دفاع از جبهه مقاومت روایتگری کند. سرنوشت عجیبی است مدعی شریعت و منافع ملی به تخاصم با ملتش برخاسته و وزیری که متهمش می‌کردند به حمایت از بی‌دینی در حمایت از والاترین ارزش‌های دینی قدم برداشته و در روزهای پرخطر بیروت راهی لبنان می‌شود. در این تضاد نمادین عبرت‌های زیادی نهفته است و در مسیری که نصیری زیسته است نیز؛ عبرت‌هایی که اگر مورد توجه قرار گیرد دیوار غرور را از بین برده و امکان طرد دیگران با نقاب خودبرتربینی را سلب می‌کند.

از ورود به حوزه علمیه تا خروج از کیهان
مهدی نصیری در سن ۱۳سالگی وارد حوزه علمیه دامغان شد که تحت مدیریت پدرش بود و تا ۱۶سالگی به مطالعه مبانی و متون دینی پرداخت. سپس برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد. در سال ۱۳۶۴، پس از شهادت سیدحسن شاه‌چراغی و به دلیل ارتباط خانوادگی، اولین مقاله خود را برای روزنامه کیهان نوشت و از آنجا همکاری‌اش با مؤسسه کیهان آغاز شد. در سال ۱۳۶۶ به تهران دعوت شد و مجموعه‌مقالاتی انتقادی علیه مواضع روزنامه رسالت به نگارش درآورد که با استقبال مواجه شد. در پی این موفقیت، او در سال ۱۳۶۷ به‌عنوان سردبیر کیهان منصوب و در سال ۱۳۶۹ به سمت مدیرمسئول این روزنامه رسید. با انتصاب حسین شریعتمداری در کیهان در سال ۱۳۷۳، نصیری که در ابتدا از این تغییرات حمایت کرده بود، چند ماه بعد به دلیل اختلافات و ناهماهنگی‌ها استعفا داد. او پس از خروج از کیهان، نشریه «صبح» را پایه‌گذاری کرد.

نصیری به‌خاطر تیراژ تغییر مسیر داد چه برسد به اعتقادات
پس از خروج از کیهان، مهدی نصیری در اسفند ۱۳۷۳ نشریه «صبح» را راه‌اندازی کرد و به‌مرور به یکی از منتقدان جدی دولت هاشمی رفسنجانی در زمینه‌های فرهنگی و اقتصادی تبدیل شد. ابتدا این انتقادات در کیهان مطرح می‌شد، اما با انتشار «صبح» لحن نصیری تندتر و بی‌پرواتر شد. در دوران فعالیتش در کیهان، نصیری پروژه‌ای را دنبال می‌کرد که خود آن را «مبارزه با شرکت‌های مضاربه‌ای» نامید و این شرکت‌ها را مضر برای اقتصاد کشور می‌دانست. با تأسیس «صبح»، او حملات شدیدی به سیاست‌های اقتصادی دولت هاشمی وارد کرد.

زمانی که نصیری تصمیم گرفت انتشار «صبح» را متوقف کند، ورود مسعود ده‌نمکی که پیش‌تر مسئولیت نشریات «شلمچه» و «جبهه» را برعهده داشت، این تصمیم را تغییر داد. ده‌نمکی مدیریت و سردبیری «صبح» را برعهده گرفت و نصیری در آذر ۱۳۷۹ اعلام کرد که تنها صاحب‌امتیاز نشریه خواهد بود. او تأکید کرد که مواضع ده‌نمکی با رویکرد نشریه تضادی ندارد، اما هشدار داد که ادامه این مسیر ممکن است باعث کاهش تیراژ و بروز مشکلات مالی شود. این هشدار درست یک هفته پس از انتشار اولین شماره «صبح» با مدیریت جدید بیان شد.

نصیری همچنین اعتراف کرد که پس از آغاز دولت اصلاحات، «صبح» و دیگر نشریات مشابه با کاهش چشمگیر تیراژ روبه‌رو شده‌اند و دلیل آن را در افزایش روزافزون مطبوعات سیاسی جنجالی و اکشن دانست.

متهم‌کردن مهاجرانی به براندازی
در نخستین شماره نشریه «صبح» که تحت مدیریت مسعود ده‌نمکی منتشر شد، مهدی نصیری مصاحبه‌ای انجام داد که در آن انتقادات شدیدی به وزارت ارشاد و رسانه‌های دوره اصلاحات مطرح کرد. او با اشاره به وضعیت موجود گفت: «به نظر می‌رسد سرنوشت به‌گونه‌ای رقم خورده که مخالفان و حتی افرادی که به دشمنان گرایش دارند، فرصت و امکانات بیشتری در اختیار دارند. ما از آغاز انقلاب، به دلیل مصلحت زمانه یا اعتقادات خود، تصمیم به تلفیق دموکراسی و اسلام گرفتیم و این دو را قابل‌جمع می‌دانیم. اکنون چاره‌ای جز پذیرش این واقعیت نداریم.»

نصیری همچنین تأکید کرد که دموکراسی و پارلمانتاریسم به وزیری یا وزارتخانه‌ای اجازه می‌دهد در کشوری فعالیت کند که در آن، ارکان نظام و حتی رهبری صریحاً نارضایتی خود را اعلام می‌کنند. او اشاره کرد که «وزیر می‌تواند بودجه‌های کلانی را به فعالیت‌های فرهنگی و مطبوعاتی اختصاص دهد که گاهی هدف آنها براندازی است و به‌صراحت به احکام و شریعت اسلام حمله می‌کنند. این سردرگمی بین اسلام و دموکراسی و غرب ادامه خواهد یافت تا زمانی که یکی از اینها دیگری را از میدان خارج کند یا شرایط بی‌ثبات‌تری بر کشور حاکم شود.»

در آخرین روزهای مدیریت خود بر نشریه «صبح»، نصیری در مصاحبه‌ای به فسادهای مالی و اداری در کشور پرداخت و بار دیگر نظرات تند خود را بیان کرد. او پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به‌عنوان نقطه آغاز فسادهای مالی و اداری دانست و به‌طور غیرمستقیم به هاشمی رفسنجانی انتقاد کرد. او گفت: «پس از جنگ، ظهور برخی گرایش‌ها و دیدگاه‌ها در نهادهای مختلف کشور، مسیر انقلاب را از آرمان‌گرایی و خداگرایی به سمت دنیاگرایی و توسعه‌طلبی تغییر داد. این تغییر جهت، به تسلط جریان فن‌سالار و غرب‌گرا بر بسیاری از امور کشور منجر شد و کم‌توجهی به عدالت و عدم برخورد جدی با فسادهای اقتصادی از ویژگی‌های بارز این جریان بود.» نصیری همچنین به دولت محمد خاتمی انتقادهایی وارد کرد و افزود: «حضور وزرای دولت قبلی در کابینه خاتمی و واگذاری وزارتخانه‌های مهم به وزیرانی که در دوران خود شاهد بیشترین فساد مالی بودند، نشان‌دهنده این است که هنوز اراده جدی برای مقابله با این مسئله وجود ندارد. در دولت جدید، توسعه‌مداری و گرایش به ارزش‌های غربی ابعاد تازه‌ای به خود گرفته و مفاهیمی چون توسعه سیاسی، دموکراسی و نسبیت‌اندیشی نیز به آن افزوده شده‌اند.»

دهه ۹۰، دهه تغییر نصیری
مهدی نصیری به دنبال فرصتی بود تا دیدگاه‌ها و عقاید جدیدش را به نمایش بگذارد. این نقطه عطف به‌ویژه پس از اعتراضات به افزایش قیمت بنزین در آبان ۱۳۹۸ شکل گرفت؛ زمانی که او لحظه‌ای مناسب برای علنی کردن تغییرات فکری‌اش یافت. یکی از نکات بارز این تغییر موضع‌گیری او درمورد حجاب بود. او که پیش‌تر به انتقاد فردی از مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت خاتمی، می‌پرداخت و ادعا می‌کرد که او بودجه کشور را به رسانه‌هایی اختصاص می‌دهد که احکام شریعت را زیر پا می‌گذارند، ناگهان دیدگاه‌هایش تغییر کرد. در شهریور ۱۳۹۹، در یک مناظره تلویزیونی، نصیری از نظرات جدیدش درباره حجاب پرده برداشت. او بیان کرد که «الزام به حجاب بی‌هزینه نبوده است.» و توضیح داد که این الزام باعث ایجاد یک دوقطبی در جامعه شده است. این اظهارات از سوی فردی مانند نصیری برای کسانی که او را می‌شناختند، تعجب‌برانگیز بود. با گذشت زمان و ادامه سخنرانی‌هایش، ابعاد جدیدی از او آشکار می‌شد. پس از فوت مهسا امینی در روزهای پایانی شهریور ۱۴۰۱، نصیری به‌شدت از عملکرد گشت ارشاد انتقاد کرد و لحن انتقادی‌اش نسبت به برخوردهای صورت‌گرفته با اعتراضات مردمی تشدید شد. این تغییرات نه‌تنها او را از جایگاه سابقش دور کرد؛ بلکه او را به یکی از چهره‌های مخالف با وضعیت کشورش تبدیل کرد؛ تا جایی که او امروز از میز خطابه بی‌بی‌سی از آمریکا و اسرائیل می‌خواهد که به ایران حمله کنند.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار